سفر که گریه ندارد

ساخت وبلاگ
رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کنترک من خراب شب گرد مبتلا کنماییم و موج سودا شب تا به روز تنهاخواهی بیا ببخشا خواهی برو جفا کناز من گریز تا تو هم در بلا نیفتیبگزین ره سلامت ترک ره بلا کنماییم و آب دیده در کنج غم خزیدهبر آب دیده ما صد جای آسیا کنخیره کشی است ما را دارد دلی چو خارابکشد کسش نگوید تدبیر خونبها کنبر شاه خوبرویان واجب وفا نباشدای زردروی عاشق تو صبر کن وفا کندردی'>دردی است غیر مردن آن را دوا'>دوا نباشدپس من چگونه گویم کاین درد را دوا کنمولانا سفر که گریه ندارد...
ما را در سایت سفر که گریه ندارد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mosafer24a بازدید : 110 تاريخ : شنبه 2 مهر 1401 ساعت: 2:26

دل میرود از دست عیان جای تو خالیای بی خبر از درد نهان جای تو خالیآفت زده دل همت فریاد نداردسردار سکوت است زبان جای تو خالیبر مسند آشوب کمین کرده خیالیای آتش آشوب گران جای تو خالیبا کفر کمانش به گمان کافر افکارایمان مرا کرده نشان جای تو خالیزان پیر شرابی که فشاندی به لبم دوشامروز دلم گشته جوان جای تو خالیمن ماندم و پرسوخته پروانه و بلبلدر حلقه ی دلسوختگان جای تو خالیاز شوق سفر نیست که آذر شده در راهکس نیست بگوید که بمان جای تو خالیحمیدرضا آذرنگ سفر که گریه ندارد...
ما را در سایت سفر که گریه ندارد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mosafer24a بازدید : 98 تاريخ : شنبه 2 مهر 1401 ساعت: 2:26